۲۸ اسفند ۱۳۹۰

نامه ای عوامانه به امام خامنه ای




ای آقا ، ای نایب آقا ، اصلا خود آقا ،
به ما گفته اند که میخواهید برای نوروز به مشدالرضا بیایی .ما هم از خوشحالی عین برره ای ها افتادیم رو هم . اومدن ده ما و دم در خونه هامون و هنوز در نزده ( آخه ما برق نداریم . اون یکی آقا وقتی اومد گفت برق مجانی بهتون میدم وقتی که نمی دونیم زیر کدوم درخت بود ، سیب بود یا چنار ) جفت پا زدن به در و داد زدن یالله کره خرها بیاین بیرون و برین تو میدون .
راسش ما اول فکر کردیم باید کره خر هامون رو بیاریم تو میدون . خیلی هم ناراحت شدیم برای همین خودمون اومدیم .
تا اومدیم تنبون هامون رو در بیاریم و شلوارمونو بندازیم پامون ، در خونه هامون رو شکستن و اومدن تو . اولش فکر کردیم جوشون زیاد شده که جفتک می زنن یا دزدهای دریایی حمله کردن یا مثل یکی از هم ولایتی هامون ، خفاش شب ، حمله کرده و میخواد بهمون تجاوز کنه یا یه کار بد دیگه !
آقا جان
جات خالی بود . با فحش و تیپا به در ماتحتمون ما رو تو میدون ده جمع کردن . چند تا آدم گنده که صد کیلو ریش داشتن و هر کدوم یه سمعک تو گوششون بود و تاکی واکی تو دستشون ، گفتن که میخوان چند تا اتوبوس بیارن و مارو بیارن دستبوس شما آقا جان . بعد هم چند تا عکس گنده شما رو دادن بچسبونیم به در خونمون . در خونه هامون رو که شکونده بودن ، برای همین رفتیم دم توالت عمومی ده ، عکسهای شما رو اونجا چسبوندیم و
چند تاشم به در طویله مون .
آقا جان
اونروز ما خیلی کتک خوردیم ولی چون به عشق شما بود ، خیلی بهمون خوش گذشت . میدونی آقا جون ، ما تو دهمون برق نداریم تا صورت نورانی شما رو تو تلویزیون ببینیم و تفریحی هم که نداریم . برای همین میاییم حرم وقتی که داری همون حرفهای همیشه رو می زنی ، هم شما را از نزدیک ببینیم و هم کمی بخندیم وتفریح کنیم .
آقا جان
زود تر بیا و در این بهار ما رو از دلتنگی دربیار

بهلول زند

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۱ نظر:

ناشناس گفت...

ما از خود اقا هم بالاتریم این مجتبا هم از اون اقا بالاتره چون خودش اقاه ما از صمد اقا هم بالاتریم هیچی نمیتونه مص ما رهبر بشه من توی دهن رفسنجانی میزنم من رفسنجانی میسازم من مموتی میسازم من خدا میسازم