۶ دی ۱۳۹۰

دومین حمله موشکی رژیم ایران و عوامل عراقی به اشرف برای مقابله با راه حل مسالمت آمیز ملل متحد


بنا به گزارش سایت همبستگی ملی ساعت ۲۰ به وقت محلی، سه شنبه شب ۶دیماه (۲۷دسامبر)، نیروی تروریستی قدس و عوامل عراقی آن، برای دومین بار در ۴۸ساعت گذشته، اشرف را هدف حمله موشکی قرار دادند. این موشکها که از مناطق جنوبی قرارگاه شلیک شده بود در نزدیکی مکان استقرار ساکنان اشرف فرود آمد اما خوشبختانه بر اساس گزارشهایی که تا کنون رسیده، خسارتهای جانی در بر نداشته است. جستجو برای پیدا کردن نقاط اصابت و ارزیابی خسارتها در تاریکی شب ادامه دارد.
بعد از ظهر سه شنبه، تحرکهای مشکوکی در فاصله سه کیلومتری جنوب اشرف مشاهده شده بود. از جمله یک خودروی پاترول مشکی رنگ شماری از مزدوران نیروی قدس را به این منطقه منتقل می‌کرد. این تحرکها بلافاصله به اطلاع مقامهای عراقی رسیده بود.
هدف از این حمله‌های تروریستی و جنایتکارانه مقابله با راه حل مسالمت آمیز برای اشرف و میانجیگری سازمان ملل متحد است.
ساعت ۹صبح نیز شماری از مأموران نیروی تروریستی قدس و وزارت اطلاعات ملایان به دستور سفارت رژیم در بغداد و در هماهنگی با کمیته سرکوب اشرف، در ورودی اشرف تجمع کردند و با بلندگوهای دستی، به تهدید و لجن پراکنی علیه مجاهدین پرداختند. این مزدوران از ۱۰روز پیش در مجموعه ساختمانی معین در شمال اشرف مستقر شده اند.

دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
۶دی ۱۳۹۰(۲۷ دسامبر ۲۰۱۱)

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۴ دی ۱۳۹۰

رژیم آخوندی با شلیک موشک کاتیوشا اشرف را مورد هدف قرارداد

بنا به گزارش سایت همبستگی ملی هم اکنون در ساعت ۲۰ به وقت عراق، رژیم آخوندی با شلیک موشکهای کاتیوشا و مینی کاتیوشا اشرف را هدف قرارداد। این موشکها نزدیک به محلهای سکونت اشرفیان فرود آمده است । اخبار بعدی متعاقبا به اطلاع عموم خواهد رسید

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۲۸ آذر ۱۳۹۰

بفرمائید ، حالا نوبت شما است




ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۱۴ آذر ۱۳۹۰

از برخورد گزینشی با نقض حقوق بشر پرهیزکنیم


دوستان گرامی یک قتل عام عظیم در آخر این ماه در شهر اشرف پیش بینی میشود. نیروهای مالکی به فرمان خامنه ای میخواهند با زیر پا گذاشتن تمام قوانین بین المللی و تنها برای تعظیم در برابر حکومت ایران به مجاهدین اشرف حمله کنند و آنها را به زندان ببرند.عده ای را بکشند و عده ای را تحویل ایران بدهند. این که چرا وسط اینهمه مسئله مجاهدین محاصره شده در کمپ اشرف در اولویت حل مسائل عراق قرار دارند به این دلیل است که مالکی مستقیم از خامنه ای دستور میگیرد. ما اگر انسان هستیم باید جلوی این فاجعه را بگیریم. جان جدتان از حقوق بشر و حقوق انسانها نگویید یا اگر حرف میزنید به این فاجعه بی اعتنا نمانید. همانطور که جلوگیری از اعدام یک زندانی سیاسی وظیفه انسانی ما است و هرگز راه و رسمش را مورد سوال قرار نمی دهیم به همین ترتیب باید حفظ جان 3400 ساکن بی سلاح اشرف نیز در اولویت کارهای ما باشد. یک طرف رژیم است و یک طرف اشرفی ها. آیا ما میخواهیم بی طرف باشیم و در حال پاپ کورن خوردن سلاخی 3400 انسان را تماشا کنیم؟ یا میخواهیم انسان باشیم و هر کاری که از دستمان بر می آید انجام دهیم؟ رشد و تعالی ما به عنوان یک انسان از اینطور اقدام ها سرچشمه میگیرد. رشد و تعالی جامعه و پیشرفت مبارزه هم در اینطور اتحادها متبلور میشود. چه میتوانید بکنید؟ پتیشنها را امضا کنید. در تظاهرات شرکت کنید و در کمپین های نامه نگاری و تلفن ها فعال باشید. همین. بیایید دست در دست هم این فاجعه را متوقف کنیم و به قدرت اتحاد خود این جمهوری فجیع اسلامی را سرنگون کنیم. بر عکس اگر بمانیم و نظاره گر فاجعه باشیم برای جلوگیری از فجایع بعدی خیلی دیر خواهد بود. یادتان باشد بعد از حمله به اشرف در آوریل به بهانه زمین دولت مالکی بلافاصله به مقر کومه له با همان بهانه حمله کرد و اعدام ها و دستگیری ها در ایران بیشتر شد. اگر جلوی این حمله را نگیریم و بگذاریم رژیم نیرو بگیرد فاجعه دامن تک تک ما را خواهد گرفت
گل کو

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۷ آذر ۱۳۹۰

محمد رضا لطفی لوطی خودفروخته خامنه ای جلاد



برای لطفی که در پس دگر دیسی اش از یک توده ای بدنام به یک نادرویش کالیفرنیایی و پس از خزیدن زیر قبای خامنه ای در حمایت از احمدی نژاد و خامنه ای جلاد برخاسته و به هنرمندان نامدار میهنمان که در اعتراض به رژیم ولایت فقیه افشاگری میکنند پرخاش کرده و به دفاع از این دستگاه جهنمی هنرکش و انسان ستیز آخوندی پرداخته است/ طبعا پرداختن به هنرناداشته این نوازنده دست چندم تار در اینجا موضوعیتی ندارد و صرفا موضعگیری خائنانه و جنایتکارانه اوست که تنفر و اعتراض عمومی را دامن زده. لطفی نوازنده نورچشمی آن دوران جنشنهای دوهزار و پانصدساله در دوران قیام با فرصت طلبی به حزب باد توده فروش توده پیوست و حال مرید سینه چاک خامنه ای است و به شجریان اعتراض میکند که چرا یقه خامنه ای را گرفته . در این مورد فقط باید به این بسنده کرد که مزدور توده ای صفت مردم فروش خود فروخته ننگت باد و همان به که مرگت باد!!

شعری در واکنش به موضعگیری خائنانه محمد رضا لطفی لوطی خودفروخته خامنه ای جلاد علیه هنرمندان ملی و معترض میهنمان

نام تو همیشه بی مسماست

لطفی" نشود نصیب جانی"

احمدی نژاد حامی ِ توست

با خامنه ای تو همزبانی

!دریاست " شجر " تو پوزه ی سگ

آلوده نمی کند دهانی

مشکاتیان ، آن عزیزِ ِ رفته

بس نغمه بساخت جاودانی

دشنام دهی به او ، تو مزدور

کو شیوه ی مهر و مهربانی ؟

شهناز و شریف و ساز پرویز

!پا منقلی" ، از حسد بخوانی"

چون پنبه زنیست زخمه هایت

!هر کس که شنید ، شد روانی

تصدیق کنم که ساختی تو

چند نغمه ی خوب در جوانی

یک لحظه بکن کلاه قا ضی

امروز ، زبون و ناتوانی

لطفی ! ز چه روی سرگرانی ؟

پنداشته ای بُت زمانی ؟

فرهنگ شریف خوش نوازد

او تار زند ، تو تارزانی !!!

منبع: فیسبوک استاد حمید رضا طاهرزاده

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۲۷ آبان ۱۳۹۰

دردی دل یک مهاجر افغان




با تو به درد دل می نشینم ای همسایه تا شاید آن حساس انسان دوستی و عدالت را که بنامش از قرآن آیه میگیری و به خاطرش با دنیا به مجادله برمیخیزی بر من تلاوت کنی و خود را در آن بیابی.

وقتی اشغالگر بیگانه کشورم را به غارت برد، وقتی چمن زار سبز شهرم به خون پدر و صدها مثل او به لاله زار مبدل گشت، وقتی قلم را بر دستم نهادن و ناخن هایم را دانه دانه کشیدند تا خاکم را بنام شان امضا کنم و آخرین رمق های مانده در تنم رها کردند، خانه و شهر و کشورم را با نفس های آخر تا خاک تو خزیدم به تو پناه آوردم که پرچمت با نام الله آراسته است.

و پیامت از من سوغات و مهربانی، عدالت و تواضع، برادری و برابری، به تو پناه آوردم، تا شاید مردانگی مرا در برابر ظالم بستائی و با مردانگی خودت فرصت زندگی بدون ذلت را برایم ببخشایی… زبانت به زبانم آشناست، مذهبم به مذهبت و اعتقادم همانه….

پنداشتم که برادر منی، پنداشتم که در خاک خدا که من و تو آنرا به مرز تقسیم کرده ایم به من قسمت کوچکی به سخاوت قلبت به اجاره خواهی داد و شریک دردهایم خواهی شد تا روزیکه کشورم آباد و آزاد گردد….

و آنگه در افغانستان بهتر مهمانت خواهم کرد، بر دستانت بوسه خواهم زد و ای برادر از مهربانیت در اوج بیچاره گی ام از دستگیریت در روز های نا امیدی ام با اشک و قلب مملو از محبت سپاس گذاری خواهم نمود.

از فرد بی پناهی به کشورت پناه آوردم، کودکی بودم که پاهایم با خاکت آشنا گشت، جوانی ام را در کشورت گم کردم، زبانم را به فراموشی سپردم، تشکر هایم به مرسی، و نان چاشتم به نهار مبدل گشت… شاعرم حافظ گردید، از قابلی و چدنی و چای سبز به زرشک پلو و طعم خیار شور و چای معطر سیاه در پیاله های کمر باریک با قند خشتی در کنارت عارت نمودم.... در کشورت….

بهترین و بدترین لحظه های زنده گی را به تجربه نشستم، پسرم در خاک تو چشم گشود و رضا نامیدمش… مادرم در بهشت رضای تو نا امید مدفون گردید… خواهرم با پسرى از تبار تو عقد نکاح بست… و در جنگ عراق برادرم برای سربازانت نان پخت صلوات فرستاد… و با افتخار عرق را از جبین دور و بند سبز یاحسین را بر پیشانی اش گره زد…

حال پیری ام را نیز در خاک تو به تماشا نشسته ام سال هاست که چنار وجودم در گرد باد حوادث خاک تو به بید لرزان مبدل گشته است…

سالهاست که نامم را به فراموشی سپردم و لقبی مشهدی را بنامم گره زده اند… سالهاست که من دیگر آن کودکی نیستم که با پای برهنه و قلب مملو از وحشت برای سرپناه به تو پناه آورد…

ولی تو همانى که بودی….

ولی تو با آنکه فروغ چشمانم را با دوختن کشف هایت و آنکه قوت دستانم را در غرص نهال در باغ هایت و آنکه قامت استوارم را در بنا ساختن دیوارها و ساختمان ها و خانه هایت و آنکه صبر و تحمل ام را در شنیدن کنایه هایت و کینه دوزی هایت به تباهی نشستم….

هرگز برای لحظه جرقه زود گذر انسان دوستی را بر قلبت راه ندادی، هنوز هم در فهرست تو افغونی ام و در کتاب تو بیگانه و در دولت تو افاغنه….

هنوز هم مهربانی در قلبت برای مهاجر کهنه بدوش که چیزی به جز نجات از جنگ از تو نمیخواست راه ندارد… که با دادن سالیان زنده گی اش به همت و قوت دستانش شهرت را آباد نمود… نیافته یی… و هنوز هم با نفرت سی ساله احساساتم را به بازی میگیری.

دروازه مکتب (مدرسه) را بروی کودکم میبندی، بساط را از زير پای اطفالم با شکم های گرسنه جمع مي كني… دست هایم را با تهدید رد مرز نمودن می بندی و اشک ها را که با خاک خيابانهاى تو بر چشمانم به گیلی مبدل گشته و امید را در نگاهم دفن میکند….

با تمسخر مینگری و میگویی شما پدر سوخته ها به حرف نمی فهمید هنوز هم، هنوز هم…

هنوز هم بر مظلومیت اطفال کربلا زنجیر بر خود میکوبی و بر یزید، و یزیدیان لعنت میفرستی از بی عدالتی دیگران سخن میگویی…

ولی هرگز در صف های دکانها، در داخل اتوبوس های شلوغ، حالت مشوش یک افغان را نمی بینی که از ترس تو اهانت های تو را تلخ تر از زهر فرو میبلعد… فرو میبلعد… و غرور خود را پامال احساسات تو میکند تا مبدا پنجه بر سمتش کرده بگوی به کشورت بر گرد افغانی پدر سوخته……

میروم، میروم… ولی درخت های سبز و لند کرج، سرک های پاکیزه تهران، پارکهای خرم و زیبا، خانه های مجلل بالا شهر، نان های گرم نانوایی، کشف های راحت چرمی، پطلون های زیبا و رنگارنگ، همه و همه یاد مرا… رنج های مرا… نشان انگشتان مرا… عرق و سرشک ریخته از چشمان مرا با خود به یاد گار خواهد داشت…

میروم …. ولی حاصل دست های این کارگر افغان برای همیشه در رگ و پوست کشورت جاویدان خواهد ماند…. میروم .. چی میدانی شاید روزی تو به دروازه شهر من محتاج گردی…

و آنگه … و آنگه… من به تو درس مهربانی خواهم آموخت…

و آنگه تو درد دربدری مرا خواهی چشید…

و آنگه شاید یکبار برای لحظه اى کوتاه… کوتاه تر از یک نفس سرت را با پیشمانی در مقابل عدالت وجدانت خم کنى و فقد همان لحظه قیمت ده ها سال رنج مرا به آسانی خواهی پرداخت….

و آنگه شاید یکبار برای لحظه اى کوتاه… کوتاه تر از یک نفس سرت را با پیشمانی در مقابل عدالت وجدانت خم کن و فقد همان لحظه قیمت ده ها سال رنج مرا به آسانی خواهی پرداخت

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۱۹ آبان ۱۳۹۰

ستایش رهبر لیبی، معمر قذافی توسط علی خامنه ای




سقوط دیکتاتور لیبی و اعلام برائت دسته جمعی همه مسئولین ایران از او، بنده را بر آن داشت تا تصویری از بریده روزنامه جمهوری اسلامی به تاریخ 19 شهریور 1363 را در این پست قرار دهم. در این متن که مملو از ستایش رهبر لیبی، معمر قذافی توسط علی خامنه ای، رئیس جمهور وقت ایران است، بارها همسویی دو طرف در مسائل مختلف مورد تاکید قرار گرفت. لازم به ذکر است اشاره کنم که قذافی، یکی از معدود سران حکومتهای عربی بود که در زمان جنگ از دولت ایران حمایت میکرد

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۸ آبان ۱۳۹۰

۲۷ مهر ۱۳۹۰

مهر 1368 – 17اکتبر: درگذشت استاد مرتضی حنانه،‌ استاد بزرگ موسیقی ایرانی


هنگامى كه از ايتاليا به ايران آمدم، زياد فكر كردم. حال زمانى بود كه آن دانشى كه آرزويش را داشتم به‌دست آورده بودم و فقط مانده بود تصميم بگيرم با آن دانش چه كار كنم و چه نوع از موسيقى‌ را ارائه دهم.

اول گفتم «دوده كافونيك» كار كنم. ولى اين چه معنايى داشت؟ با خودم گفتم اگر خيلى خوب بنويسم، تازه بهتر از «شوتنبرگ» كه نمى‌توانم بنويسم، او صاحب مكتب به‌شمار مى‌رود و مكتبش يكى از بزرگترينهاى آلمان است كه همه جهان آن را پذيرفته‌اند. ولى اگر كار من را يك ايرانى گوش كند چه خواهد گفت؟ مى‌گويد اين كار اگر هم خيلى با ارزش باشد، باز هم ربطى به ايران ندارد و چيزى به فرهنگ غرب افزوده است. درحالى‌كه ما مى‌خواهيم آهنگسازان ايرانى با آثارى كه ارزش دارند، به فرهنگ كشورشان چيزى بيفزايند».

شادروان مرتضى حنانه، پس از بازگشت به ايران

شادروان مرتضى حنانه ازجمله موسيقيدانان نوآور و انديشمندى بود كه با خلاقيتهاى خود سهمى ارزنده در بنيانگذارى موسيقى علمى در ايران دارد.

حنانه در سال1301 در تهران متولد شد و از كودكى، زمانى كه بيش از 8-9سال نداشت، به موسيقى روى آورد. و با نواختن نى به‌عضويت گروه پيشاهنگان جوان پيوست.

سپس به هنرستان عالى موسيقى رفت و زير نظر غلامحسين مين‌باشيان به فراگيرى اصول نظرى و عملى موسيقى غربى پرداخت. او به‌طور همزمان فلوت و هورن را نزد استادان وقت آموخت.

او مدتى زير نظر استاد پرويز محمود آموزش ديد و عضو اركستر سمفونيك تهران، كه رهبريش با پرويز محمود بود، در آمد. بعد از چند سال، حنانه رهبرى اركستر را به‌عهده گرفت.

استعداد سرشار حنانه به‌حدى بود كه وقتي در سال 1332 در جشن هزاره بوعلى سينا آثارش را با همسرايى و اركستر سمفونيك عرضه كرد، سفير ايتاليا به او بورسيه هنرى تحصيل در ايتاليا را داد و حنانه براى تكميل تحصيلات خود به كنسرواتور واتيكان عزيمت كرد.

حنانه در ايتاليا روى موسيقى فيلم مطالعات گسترده‌يى كرد و در سالهاى بعد، پس از بازگشت به ايران، آثار بسيار ارزنده‌يى چون موزيك فيلم «هزار دستان» را خلق كرد.

شادروان حنانه هم‌چنين در زمينه ترجمه متون فيلمهاى ايتاليايى فعال بود و بسيارى از فيلمهاى ايتاليايى آن دوره را ترجمه كرده است.

حنانه موسيقيدانى برجسته و خلاق بود كه سوداى نوآورى در موسيقى ايران و استفاده از ابزار و آلات موسيقى غربى را در سر داشت. با وجود اين، دلش براى ايران و فرهنگ ايران مى‌تپيد و همواره آرزو مى‌كرد كه در ميهنى با فرهنگى شكفته و نو زندگى كند.

شادروان حنانه از موسيقيدانانى بود كه پس از پيروزى انقلاب با همكارى با نهاد ترانه و سرود سازمان مجاهدين خلق، چند سرود از مجموعه سرودهاى سازمان را تنظيم كرد. سرود زيباى ميهن شهيدان از آثار زيبا و ماندنى استاد حنانه است كه در كارنامه هنرى او جايگاه ويژه‌يى دارد. حنانه پس از انقلاب بيشتر اوقات خود را به پژوهش درباره موسيقى كهن ايران اختصاص داد و عاقبت در 24مهر 1368 بر اثر سكته قلبى جهان را بدرود گفت
جواد شفایی

جلسه تحلیل علمی‌ موسیقی‌ دستگاهی ایرانی‌ توسط استاد مرتضی‌ حنانه و با حضور اساتید جلیل شهناز، علی‌اصغر بهاری، حسین قوامی را می توانید در لینک های زیر مشاهده کنید
شناسایی موسیقی‌ ایرانی‌ قسمت 1
شناسایی موسیقی ایرانی قسمت 2
شناسایی موسیقی ایرانی قسمت 3
شناسایی موسیقی ایرانی قسمت 4


ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۱۱ مهر ۱۳۹۰

من گوساله‌ام



بچه گاو : پدربزرگ٬ آدمها ما را می کُشند و همه جای ما را می خورند ... اما خرها را نه می کُشند ... و نه هیچ جایشان را می خورند ...
یعنی واقعآ آنها خوردنی نیستند؟ چرا اینهمه اختلاف ...؟!

ــ پسرم ... آنها به «مزرعه دارها» سواری می دهند ... پس زنده می مانند. یادت باشد ... راز زنده ماندن در مزرعه این است ...
کتاب: من گوساله ام/ بزرگمهر حسین پور

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۵ مهر ۱۳۹۰

خانم فاطمه حقیقت جو، شما با کدام محفل و کدام جریان دمخور هستید


بالاخره معلوم نیست که این خانم فاطمه حقیقت جو با کدام محفل و کدام جریان دمخور است. از یک طرف با سبزهای اصلاح طلب است. از یکسو با تریتا پارسی و نایاک اطلاعیه مشترک امضاء می کند. از طرف دیگر با هوشنگ امیر احمدی ارتباط دارد و عکس خصوصی می گیرد. از همه جالبتر اینکه در محفل سبزهای سکولار آقای اسماعیل نوری علا هم بعنوان پانلیست شرکت کرده بود. آیا حضور خانم حقیقت جو در محافل و مجامع مختلف می تواند بیانگر نزدیکی آن جریانات با یکدیگر باشد؟ جای تردید است که آقای نوری علاء با کدیور و امیر احمدی خطی موازی داشته باشند. تریتا پارسی و کدیور ممکن است.، چرا که پارسی همیشه خود را نماینده سبزهای اصلاح طلب در واشنگتن معرفی می کند. در این میان این خانم حقیقت جو را بگو که هر جا که در باز باشد سرکی می کشد

فوروم ایرانیان

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۲۸ شهریور ۱۳۹۰

بشنو ای جلا, بشنو ای جــــــــــــــلاد

به یاد شهید بهنود رمضانی

آه هنگامی که یک انسان میکشد انسان دیگر را
میکشد در خویشتن انسان بودن را
بشنو ای جلا, بشنو ای جــــــــــــــلاد
میرسه اخر روز دیگرگون روز کیفر روز کین خواهی روز بار اوردند این شوره زار خون
زیر این باران خونین سبز خواهد گشت بذر کین
زین کویر خشک بارور خواهد شد از گل های نفرین


ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

فرق بین آدمهای باصطلاح بد و تروریست، با آدمهای خوب !



ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۱۲ شهریور ۱۳۹۰

در دام بازیهای لابی رژیم نیفتیم.


گل کو

دوستان عزیز ماندن یا بیرون رفتن مجاهدین از لیست تروریستی یک تصمیم سیاسی است و باید بر اساس دلایل و شواهد و مدارک محکم باشد. مدارکی که با گذشت بیش از 400 روز هنوز ارائه نشده اند. نمایندگان وزارت خارجه هنوز نتوانسته اند به سوالات نمایندگان کنگره در این بار ه جواب دهند.نظر خواهی سایت افق که توسط همین وزارت خارجه اداره میشود یک راه در رو برای منحرف کردن بحث است. به نظر من نباید درگیر این بحث شد و باید از وزارت خارجه امریکا خواست به جای قایم موشک بازی کارش را انجام دهد و هر چه سریعتر تصمیم خود را اعلام کند.

یک نظر خواهی فیس بوکی که کاملا تحت کنترل ایادی رژیم است نباید بتواند بجث را منحرف کند. نه به نظر خواهی باید بها داد و نه باید آن را موضوع بحث کرد. همه اینها به انحراف بحث از موضوع اصلی که ناکار آمدی وزارت خارجه امریکا و عدم دادن جواب به دادگاه عالی و نفوذ لابی رژیم در این وزارتخانه است منجر خواهد شد.

بیایید روی نکات اصلی متمرکز شویم.

این که مجاهدین هوادار دارند یا ندارند یا در ایران پایگاه دارند یا ندارند از تعداد جمعیت در میتینگ هایشان و از تعداد زندانیان سیاسی و اعدامی هایشان در ایران کاملا مشخص است. این که این لیست گذاری با دلایل آبکی و فقط برای جلب رضایت رژیم ایران انجام شده یک واقعیت است. این که این لیست گذاری تا بحال به کشتار 50 مجاهد منجر شده و ادامه آن باعث کشتار 3400انسان دیگر خواهد شد یک واقعیت محرز است. این که هیچ دلیل و منطقی برای نگاه داشتن مجاهدین در این لیست وجود ندارد در دادگاههای عالی اروپا و امریکا اثبات شده است.

سایت افق باید برود یک برنامه دیگر برای انحراف افکاری عمومی پیدا کند چون این یکی به جایی نخواهد رسید. ما از وزارت خارجه جواب میخواهیم. همین حالا!

بسیاری از ساکنان اشرف زندانیان سیاسی سابق و خانواده های آنان هستند. صبا هفت برادران که به خاطر عدم رسیدگی عمدی با یک گلوله در پا و جلوی چشمان پدرش به قتل رسید در زندان اوین به دنیا آمده بود و تا دو سالگی در زندان به سر برده بود. فرزندان زندانیان سیاسی اعدام شده حعفر کاظمی- علی صارمی- محسن دگمه چی در اشرف هستند. خواهر و برادر زندانیان سیاسی شبنم و فرزاد مددزاده در حمله اخیر مالکی به اشرف به قتل رسیدند. خانواده های بسیاری از اشرفی ها به دلیل دیدار از فرزندانشان در ایران در زندان هستند و از کمترین حقوق انسانی خود محرومند. نامه شقایق یک دختر چهارده ساله ساکن اشرف را یک بار دیگر بخوانیم. آن که قتل این انسانها را میخواهد نه تنها خائن بلکه مجرم است و روزی باید در دادگاههای مردمی محاکمه شود.

کلام آخر: جناب وزارت خارجه اگر دلیل محکمه پسند برای نگاه داشتن مجاهدین در لیست گروههای تروریستی دارید رو کنید که ما هم آگاه شویم. اگر نه دست از این بازیها بردارید و مجاهدین را ازلیست بیرون بیاورید. با نامه نگاری و نظر خواهی های فرمایشی سیاست خارجی تعیین نمی شود

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۳ شهریور ۱۳۹۰

شورای هماهنگی و الله اکبر پشت بام ، برای روز قدس

در راستای اینکه شورای هماهنگی از مردم خواست شبِ روز قدس بروند بالای پشت بام تکبیر بگویند و اصولا کسی تره هم برایشان خرد نکرد فلذا پیشنهاد می شود شورای هماهنگی از این پس راهکارهای بی خطرتر و اصلاح طلبانه تری چون راهپیمایی در اتاق نشیمن، راه انداختن کمپین سبز کردن فیس بوک و شرکت در کلاسهای روضه محسن کدیور و ابراهیم نبوی و لایک زدن برای ایشان را امتحان کند!!
امید حبیبی نیا

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۲ شهریور ۱۳۹۰

آخر عاقبت دجال خواهی




ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۱ شهریور ۱۳۹۰

اطلاعيه رسمى حزب چپ مستقل ايرانى در ارتباط با لزوم خروج مجاهدين خلق از ليست تروريستى آمريكا



اطلاعيه رسمى حزب چپ مستقل ايرانى در ارتباط با لزوم خروج مجاهدين خلق از ليست تروريستى آمريكا و تبريكات حزب در ارتباط با پيروزى انقلاب ليبى و درسهايى كه ما ايرانيان برانداز ميتوانيم از آن بگيريم!

آزادى ليبى از چنگالِ خونبارِ قذافى به آزاديخواهان جهان مباركباد. شانسى كه مردم ليبى داشتند، شجاعت ملّى، حمايت بين المللى و عدم حضور اپوزيسيون حكومتى بود. معلوم است چنين خيزش گستردهٌ غير دولتى پيروز ميشود.

اين پيروزى مردمى هر چه بيشتر از گذشته نقش كثيف و منفى (بترتيب نجاست و سابقهٌ بد: رفسنجانى، خاتمى، كديور، موسوى و كهروبى و الباقى اُپوزيسيون حكومتى) را نشان ميدهد. بار ديگر به ما ايرانيان و جهانيان ثابت شد كه در مسير نبرد با فاشيستها و جنايتكارانى همچون مبارك ، قذافى و اسد نمى توان از اعتراض سكوت، رفرم دروني، رجعت به دوران امام راحل و ساير شيوه هاى مرسوم در سيستمهاى دموكراتيك استفاده نمود.

اين درست است كه جوانان دلاور و مبارز ما فرداى خيانت سرانِ سبز، سبز برانداز شدند و عكسهاى خامنه اى و خمينى را به آتش كشيدند، أمّا از روزهاى اوج جنبش فاصله گرفته بوديم و حكومت بر اوضاع سوار شده بود.

اين درست است كه طرفداران كهروبى هم امروز به سبز برانداز پيوسته اند ولى هنوز نماينده شان در خارج با لفظ آقا از خمينى دجال ياد ميكند. اينان تا به لجن بودن امام راحلشان اعتراف نكنند جايى در جنبش نبايد داشته باشند. مرگ بر خمينى اصل اين جنبش است. صرفِ محكوم كردن إعدامهاى ٦٧ كافى نيست. پيوستن با مردم با چسبيدن به ريش پوسيدهٌ خمينى در قبر سنخيتى ندارد.

از طرف ديگر رجلِ ارتجاع ، قاتلينِ سابقى همچون كديور انتر كه حالا از ترس قيام مردم به دامان سيا پناهنده شده اند، اينروزها در خارج با عدّه اى معلوم الحال بر عليه مجاهدين و اپوزيسيون متحد و خواستار باقى ماندن مجاهدين در ليست تروريستى وزارت امور خارجه شده اند. ما اصلاً اينجا قصد حمايت از سياستهاى مجاهدين را نداريم. أمّا باقى ماندنِ مجاهدين در ليست، مانع بزرگى درانتقال هموطنانمان از عراق به كشورهاى امن خواهد شد. هر كس امروز با كديورها هم آواز شود در خونريزيهاى آينده سهيم خواهد بود.

كديور اين دجال ديو صفت توبه نكرده كه هيچ، در سالگرد اعدامهاى ٦٧ قصد قتل عام الباقى مجاهدين در اشرف را دارد. آنهم در كجا؟ نه در ايران و دفتر ساواما. همينجا در خارج كشور وسط اپوزيسيون.

بسيارى از گروههاى اپوزيسيون از طيفهاى مختلف راست و چپ اين ترفند ملايان را شناسايي كرده اند و عليرغم اختلافاتاشان با مجاهدين، اين أقدام مشترك ناياك، تريتا پارسى، كديور و ملايان حاكم بر ايران را محكوم كرده اند.

حزب مستقل چپ در اين روز خجسته بزرگ كه يك كشور ديگر با نوازش موسم عربى آزاد و خجسته شد، به ايرانيان پيام ميدهد كه با كنار گذاشتن استحاله جويان حكومتى و افشاى گستردهٌ آنان، جنبش سراسرىِ سرنگونى طلبان را وارد فاز نهايى آن كنند. بعد از گذر از سقوط حافظ اسد ما به كديورها و موسويها احتياجى نداريم. زمان گذر از سبز مصالحه جو گذشته است. سبزى سبز است كه برانداز بأشد.

امروز جنبش ايرانيان در يك امتحان تاريخى آزمايش ميشود و آن نبرد گسترده براى خروج مجاهدين و نجات هموطنان در اشرف خواهد بود. حزب ما ضمن محكوم كردن اقدامات طرفداران سبزهاى حكومتى در خارج، از خارج شدن مجاهدين از ليست تروريستى شديداً حمايت ميكند.

حزب چپ مستقل ايرانى


٢١ آگوست ٢٠١١

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۲۵ مرداد ۱۳۹۰

آلن گرسون - «لیست لابی تروریسم»، یک پاسخ


اگر یک گروه توسط وزارت خارجه امریکا به عنوان یک گروه تروریستی تلقی شود چه اتفاقی میافتد یا یک گروه نامگذاری شده درلیست سازمانهای تروریستی چکاری میتواند انجام دهد اگرمعتقد باشد که آن نامگذاری خطاست؟

آلن گرسون، وکیل و مشاور حقوقی سابق هیأت نمایندگی آمریکا در ملل متحد و معاون مدیرکل وزارت دادگستری در امور حقوقی درمقاله ای به تاریخ ۲۰ مرداد در

هافینگتن پست مینویسید: ”اگر یک گروه توسط وزارت خارجه امریکا به عنوان یک گروه تروریستی تلقی شود چه اتفاقی میافتد یا یک گروه نامگذاری شده درلیست سازمانهای تروریستی چکاری میتواند انجام دهد اگرمعتقد باشد که آن نامگذاری خطاست؟ به وضوح عواقب این نامگذاری بسیار عظیم خواهد بود چون طبق قوانین فدرال هر کس که حتی یک سنت هم در حمایت از یک سازمان نامگذاری شده در لیست خرج کند بعنوان شریک جرم تروریسم مشمول مجازات میشود. پس بنابراین چنین سازمانی هر راه مشروعی را برای تصحیح اتهامات نادرست و خروج ازلیست آزمایش خواهد کرد.

مخصوصا زمانیکه هزاران عضو این سازمان نامگذاری شده در لیست در یک کشور خارجی جایی که ممکن است آنان را بزور به کشوری که رژیمش تروریست واقعی است بفرستند , جایی که سرنوشت بازگردانده شدگانش چیزی جز مرگ با جوخه های اعدام یا با طناب دار نیست. و در جائیکه این لیست گذاری توسط وزارت خارجه وسیله ای برای نقض حقوق بشر و خشونت علیه اعضاء آن سازمان بهمراه تهدید به برگردانده شدن میشود استفاده کردن از تمام راههای مشروع برای پاک کردن چنین بر چسب نا چسبی بسیار ضروری است.

این دقیقا وضیعت امروز سازمان مجاهدین خلق است . تعجب برانگیز است که در مقاله اخیر هافینگتن پست بتاریخ ۸ اوت ۲۰۱۱، سازمان مجاهدین بخاطرهمین تلاشهایش شیطانی نشان داده شده است.

خانم کریستینا ویلکی در مقاله اش بعنوان ( ”مجاهدین خلق: دولتمردان پیشین آمریکا , ملیونها دلار پول گرفته اند که برای این سازمان تروریستی تبلیغ کنند. ” هافینگتن پست، ۸ اوت ۲۰۱۱ اتهامات احساسات برانگیزی را به سازمان مجاهدین میزند که انگار این سازمان واقعا یک سازمان تروریستی است ومقامات بلند پایه امنیت ملی آمریکا حاضرند خودشان را بفروشند و مخالف این حرف را بزنند. برای نشان دادن نکته اش، هافینگتن پست تصمیم گرفت که عکسهای این مقامات را در یک نوع گالری یاغی ها بچیند و در زیر آن بنویسد «لابی تروریست ها».

غیرقابل فهم است که باور کنیم این افراد بلند پایه اشخاص تبهکاری هستند درحالیکه بیشتر از هرآمریکایی دیگری میدانند که رژیم ایران فعالترین حامی تروریسم در جهان است و سازمان مجاهدین خلق خودش را متعهد به سرنگونی رژیم ستمگر ایران از طریق انتخابات آزادی کرده است که بتواند در آن شرکت کند. خانم ویلکی حتما میداند که آخوندهای حاکم در ایران ازهیچ چیز بیش از این خوشحال نخواهند شد که دولت دست نشانده نوظهورش، دولت عراق , تمامی ۳۴۰۰ نفر مخالف ایرانی مستقر در عراق را به آنان برگرداند تا به دست ”عدالت ” ایرانی بسپارند.

جلادان ایران تا بحال بیش از هزاران نفراز اعضاء مجاهدین را در طول سه دهه گذشته اعدام کرده اند. مقاله خانم ویلکی با غیرمشروع کردن سازمان مجاهدین و طرفدارانشان، در حقیقت به کشتار آنان کمک میکند و مجوزترور آنان را صادر میکند ---نه فقط تروراعضاء مجاهدین , بلکه ترور نیروهای آمریکایی وشهروندان ایرانی که همیشه قربانیان اصلی سیاست ترور رژیم تهران بوده اند.

ظاهرا خانم ویلکی از این نگران است که سازمان مجاهدین که کماکان یک سازمان تروریستی است، مقامات بلند پایه قبلی امنیت داخلی دولت آمریکا را گول زده است، از جمله وزیر قبلی دادگستری ایالات متحده، که تمام سابقه شان در امنیت ملی آمریکا و علائق کاریشان را بخاطر قدری پول، قربانی کنند. بنابر این مقاله اش را با یک دروغ بزرگ قدیمی آغاز میکند که سازمان مجاهدین خلق یک گروه مارکسیست است , بگذریم که مجاهدین خودشان همیشه منکر آن هستند که یک تمایل مارکسیستی داشته اند. ولی اصلا بگذارید بگوییم که سازمان مجاهدین مارکسیست هستند, --- حالا بهرمعنی که هست . این مساله چه ربطی به برچسب سازمان تروریستی داشتن دارد؟

اظهارات خانم ویلکی مبنی بر اینکه سازمان مجاهدین یک فرقه است, بی معنی و خطرناک است.حتی اگر فرض کنیم این اتهامات درست هم باشد واقعیت این است که هیچ جای قوانین آمریکا نمی گوید که گروهی را در لیست تروریستی قرار بدهیم یا حقوق انسانی آنان و فاجعه انسانی قریب الوقعی را نادیده بگریم چون آنان فرقه یا شبیه فرقه هستند. در حقیقت این طرز تفکر به هر خبرنگار یا دستگاه دولتی غیرمسئولی اجازه می دهد که بگردند و هر کس را که دوست ندارند به او مارک فرقه بزنند.

تنها اتفاقی -- نه مدرک -- که خانم ویلکی به سازمان مجاهدین نسبت میدهد , دست داشتن مجاهدین در حملاتی بر علیه آمریکاییان در بیش از سه دهه پیش است. اما چیزی که آشکارا فراموش شده است یادآوری این است که سازمان مجاهدین بارها دست داشتن در چنین حملاتی را رد کرده اند, اقداماتی که توسط کسانی که از سازمان مجاهدین جدا شده بودند انجام گرفته بود و اتفاقا چند تن از رهبران خود سازمان مجاهدین هم توسط همین گروه کشته شدند.

تنها در صفحه دوم مقاله است که ما متوجه می شویم بالا ترین دادگاه اتحادیه اروپا سازمان مجاهدین را از لیست تروریستیش خارج کرده است چون نتوانست حتی یک مدرک کوچک پیدا کند که این سازمان در هیچگونه عملیات تروریستی شرکت داشته است. همچنین در مقاله هیچ اشاره ای نشده است که در استاندارد قوانین بین المللی و آمریکایی اگر سازمانی از فعالییت های تروریستی دست بردارد باید مارک تروریستی از آن بر داشته شود.

این مقاله حتی اشاره کوچکی هم به حکم بالاترین دادگاه انگلیس نکرد که سه سال پیش وزارت خارجه اش را بخاطر اینکه اصلا سازمان مجاهدین را در لیستش قرارداده سرزنش کرد چون هیچ مدرک معتبری برای این نامگذاری نداشته است.

همچنین در ماه می سال ۲۰۱۱ , دستگاه قضایی فرانسه تمام اتهامات تامین مالی تروریسم و تروریستی بر علیه افراد سازمان مجاهدین را ملغی کرد.این حکم نتیجه گیری کرد که در پرونده هیچ مدرکی که اثبات کند سازمان مجاهدین درعملیاتی بر علیه شهروندان غیر نظامی شرکت داشته اند یافت نشده است, ومبارزه سازمان مجاهدین را مقاومت در مقابل استبداد دانست.

در پایان خانم ویلکی باز هم هیچ اشاره ای به این نکرد که چرا اکثر نمایندگان کنگره آمریکا --- مگر اینکه همه آنها را هم گول خورده شده بپندارد --- با اکثریت چشمگیری از وزارت خارجه خواستند که نامگذاری سازمان مجاهدین در لیست تروریستی را چون با مدارک در دست انطباقی ندارد باز بینی کند . ۹۴ نفر از نمایندگان کنگره از هر دو طیف (جمهوریخواه و دموکرات ) , شامل رییس کمیته اطلاعات , رییس کمیته نظامی ,و رییس کمیته نظارت بر دولت با حمایتشان از لایحه H.R. ۶۰ از خانم وزیر خواستند که سازمان مجاهدین خلق را از لیست سازمانهای تروریستی وزارت خارجه خارج کند.

شاید بدترین قسمت مقاله خانم ویلکی این است که وی اصلا نمیگوید که این مقامات دولتی سابق چه می گویند. وزیر سابق دادگستری اقای مایکل موکیزی تجزیه و تحلیل حقوقی ارایه داده است که چرا سازمان مجاهدین بر اساس قوانین دولتی وحقایق مربوطه باید از لیست تروریستی خارج شود. (رییس سابق اداره تحقیقات فدرال آقای لویس فری جو سیاسی حاکم در سال ۱۹۷۹ که مجاهدین در لیست گذاشته شدند را نشان داد , آقای فری گفت که کاخ سفید چگونه جلوی تلاش های او که می گفت سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی ایران در طراحی و بمب گذاری و کشتن ۱۹ سرباز آمریکایی در برجهای خبر دست داشته اند را گرفت.

ژنرال وسلی کلارک بروشنی گفت که سازمان مجاهدین را از سالها پیش می شناسد و با توجه به تجربیات خودش در بالکان حمله وحشیانه سربازان عراقی به افراد سازمان مجاهدین در عراق به مثابه جنایت جنگی است و باید مورد تحقیق قرار گیرد.

اقای وزیر تام ریج بیان کرد که در هیچ کدام از نشستهای کاخ سفید که برای خطرات امنیتی متوجه آمریکا تشکیل میشد به هیچوجه اسمی از مجاهدین به میان نیامد. و هماهنگ کننده ضد تروریسم در وزارت خارجه آمریکا تا تاریخ آوریل ۲۰۱۰ , سفیر دل دیلی , گفت که او هیچ مدرکی در تروریست بودن سازمان مجاهدین خلق پیدا نکرد و او برای خروج از لیست این سازمان به وزارت خارجه فشار می آورد.

خانم ویلکی ادعا میکند , و یا حداقل قویا پیشنهاد میکند , چون این مقامات سابق امنیت ملی از انجمن های ایرانی-آمریکایی هوادار سازمان مجاهدین پول دریافت کرده اند در دسته افرادی که شریک جرم و کمک کننده به تروریسم هستند می باشند. البته بهیچوجه دستگاه قضایی آمریکا چنین ترجمه ای از قوانین آمریکا نکرده است , برعکس دادگاه عالی استیناف منطقه ناحیه کلمبیا در ژوییه سال گذشته اعلام کرد که متقاعد نشده است که سازمان مجاهدین خلق باید در لیست تروریستی قرار بگیرد و از وزارت خارجه خواست که مدارک بیشتری را که چرا این سازمان باید در لیست تروریستی قرار بگیرد به دادگاه ارایه دهد. با اینحال برا ی ماهها وزارت خارجه موضوع را کش داد نه با خارج کردن سازمان مجاهدین از لیست , و نه گفت که چرا این سازمان باید در لیست بماند.

خبرنگارانی که در مورد یک مقاله که یک سازمان را متهم می کنند که یک موجودیت تروریستی هستند، نمی توانند چشم خودشان را به عواقب آنچه که می نویسند ببندند، بخصوص وقتی که زندگی هزاران نفر ممکن است به خطر بیفتد.



آلن گرسون - «لیست لابی تروریسم»، یک پاسخ

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۹ مرداد ۱۳۹۰

وقتی خبرنگار از نوری مالکی در مورد حکم دادگاه اسپانیا می پرسد!





در ویدئو خبرنگاری از نوری مالکی جنایتکار می پرسد نظرتان درمورد حکم دادگاه اسپانیا چیست؟ نوری مالکی خود فروخته می گوید این حکم صادر شده توسط دادگاه اسپانیا برعلیه دو نیروی نظامی عراقی است.
امٌا خبرنگار ادامه می دهد، حکم احضار شما هم از طرف دادگاه اسپانیا صادر شده است ! نوری مالکی که درس رذالت و جلادی را از آخوندها یاد گرفته با عصبانیت می گوید، اصلا ما از دست دولتهای اروپا و از دست دادگاههای اروپا شکایت خواهیم کرد! که چرا به مجاهدین پناهندگی داده اند و چرا شکایتهای مجاهدین را قبول می کنند .
بقول خان بابا لابد مالکی می خواهد به دستگاه قضایی ولایت فقیه شکایت بکند !
آی جلاد هر طوری شده در آینده ای نه چندان دور، تو را بدست دادگاه عدالت بین المللی خواهیم برد. منتظر باش

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۸ مرداد ۱۳۹۰

مقاله فایننشال تایمز- مصاحبه های نایاک و تریتا پارسی وکدیور و دیگران همه در راستای جلوگیری از برداشتن برچسب تروریستی از مجاهدین است

دوستان مجاهد و غیر مجاهد...برچسب ناچسب تروریستی بر مجاهدین به جز اینکه کاملا غیر عادلانه است تبدیل شده به حربه ای در دست مالکی جنایتکار برای کشتن 3400 مجاهد اشرفی. رژیم با همه قدرت بسیج شده که مبادا این برچسب برداشته شود. مقالات متعدد در نیویورک تایمز- فایننشال تایمز- مصاحبه های نایاک و تریتا پارسی وکدیور و دیگران همه در راستای جلوگیری از برداشتن این برچسب است. دوران بسیار حساسی است. هر دشمنی با مجاهدین دارید باید کنار بگذارید و بر علیه این توطئه موضع بگیرید. اگر مجاهدین قتل عام شوند هیچ نیرویی در ایران و خارچ در امان نخواهد بود
جولیان بشیر

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۷ مرداد ۱۳۹۰

دجال از ماه به ماهواره نقل مکان کرد. مبارک است حاجی عزت ضرغامی !




ضرغامی خمینی را با ماهواره مقایسه کرد!!!

بقول خانبابا
باید به این یابو باراکلا گفت چون تنها کسی است توی این حکومت بدون ترس و واهمه اسم دجال را آورده است

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed